اصول راهبردی کسب‌وکار

برای کسانی که رشد هدفمند برایشان اهمیت دارد

مسعود گروسیان

چند وقت پیش، یک کتاب با عنوان «راهبرد کسب‌وکار» نوشته برایان تریسی، ترجمه صالح سپهری‌فر از انتشارات دنیای اقتصاد به دستم‌رسید. به نظرم اگر آدم‌ها (مجموعه‌ای متمرکز از دانش و مهارت) را هم به چشم محصول ببنیم، مطالعه این کتاب برای همه از جمله کارشناسان، مدیران و .. می‌تواند مفید باشد.

 

در ابتدای کتاب، برایان تریسی داستان جنگ اسکندر و داریوش را تعریف می‌کند و در ادامه، از نتایج آن به ۷ اصل در راهبرد کسب‌وکار می‌رسد. به نظرم آمد خوب است چکیده این اصول را با شما در میان بگذارم و در کنارش از تجربه‌های اندک خودم هم بگویم.

 

اصل هدف

همه‌ی ما با کلمه‌ی {به نظر من} مستعمل‌شده «هدف» آشنا هستیم و احتمالا اهدافی هم برای خود داریم. اما خوب‌است تعریفش را با بیان دو ویژگی دقیق‌تر کنیم. 

 

  • هدف باید شفاف و دقیق باشد. مثلا می‌خواهم از نقطه A به B برسم.
  • مسیر دستیابی به هدف مشخص باشد. مثلا برای رسیدن از A به B، ابتدا لازم‌است لباس بپوشم، به ایستگاه مترو بروم و …

 

بدون تعارف در گپ‌های خودمانی که با دوستان و اطرافیانم دارم به وضوح می‌بینم که دلیل خیلی از غرزدن‌ها و نشدن‌ها، علی‌رغم علاقه و تلاش زیاد همین شفاف‌نبودن اهداف است. مثلا خیلی‌ها ماموریت و چشم‌انداز را با هدف اشتباه می‌گیرند.

قراربود خلاصه و چکیده بگویم. چشم :)

 

اصل تهاجم

این جمله زیبای ناپلئون: «هیچ نبردی، با دفاع پیروز نشده‌است.»

 

اصل تمرکز قوا

تمرکز قوا، یعنی چیدمان مناسب و بهینه از نیروها و امکاناتی که در اختیار داریم. برای چیدمان صحیح، اولین قدم، شناخت و آگاهی از امکانات و توان خودمان یا سازمان‌مان است. اینکه بدانیم در کجاها خوب هستیم، در کجاها به آموزش نیاز داریم و سوالاتی از این دست کمک می‌کند بفهمیم الان در کجا هستیم.
حالا وقت چیدمان توان، امکانات و نیروهاست.

 

اصل تحرک

درجه خشونت و اصلاحات جنگی این مطلب بالاست. واقعیت این‌است که بازار رقابت کسب‌وکارها هم اگر بیشتر از جنگ‌های واقعی (بی‌تعارف) خشن و بی‌رحم نباشد، کمتر نیست.

خب برگردیم به بحث. اصل تحرک در مورد چابکی و سرعت‌عمل حرف می‌زند. ارائه‌ی راه‌حل‌های تازه، خلاقیت و نوآوری کمک می‌کند بعد از تست محصول و بررسی بازار، مزیت‌ رقابتی‌مان را بهتر بفهمیم و با کمترین تعلل در موقعیت مناسب قرار بگیریم.

یادآوری: اهمیت آرایش بهینه و درست نیروها (اصل تمرکز قوا) اینجا نمایان می‌شود.

 

اصل عمل هماهنگ

نمی‌توانم در یک پاراگراف حرف‌هایم را جمع کنم. بعدا مفصل‌تر در این‌باره می‌نویسم.

به نظرم اعتقاد به اهمیت و ارزشمندبودن ماموریت، چشم‌انداز و اهداف تیم، از حداقل‌های جمع‌شدن افراد در یک تیم است. برای‌مان جالب‌است که گه‌گاه با دوستانی مصاحبه می‌کنیم که حتا به وب‌سایت‌مان سرنزده‌اند، از پروژه‌هایی که انجام می‌دهیم خبر ندارند و … . همین می‌شود که بعد از استخدام و شروع همکاری، رفتارهای غیرحرفه‌ای شروع می‌شود. پیشنهاد می‌کنم روی این‌ها حساس باشید. 

به نظرم این دقت‌ها باعث می‌شود تیمی داشته‌باشیم با روحیه همکاری بالا که به محصول و خروجی تیم اعتقاد دارد. اعضای آن رشد فردی‌شان را با رشد تیم هماهنگ می‌دانند و از چالش‌های تازه‌ استقبال می‌کنند.

و نظم. این جمله را هم از پدرم (و ایشان از دیل کارنگی) برای‌تان نقل می‌کنم: «کار منظم پاداشی چند برابر دارد.»

 

اصل غافلگیری

مشتری را به‌وجد بیاوریم. بازار را شگفت‌زده کنیم. کارهایی را که به ما می‌سپرند، Over Deliver کنیم. اینجاست که همسو با مزیت‌ رقابتی‌تان شکافی در بازار، تحیری در مخاطبانتان اتفاق می‌افتد.

کمربندها را سفت ببندید، وقت سواری‌ست.

 

اصل بهره‌گیری

۶ اصل پیش، ما را به اینجا رسانده‌اند. فرصتی در بازار پدید آمده‌است. حالا وقت درو کردن است. شاید برای‌تان این اصل بدیهی به نظر بیاید. اشتباه نکنید! مثال‌های زیادی در تاریخ کسب‌وکار وجود دارد که تعلل در همین لحظه‌ باعث از دست‌رفتن کلی برنامه، زحمت و تلاش شده‌است. 

 

دوستان عزیزم، امیدوارم این چکیده مطلب از کتاب راهبرد کسب‌وکار کمک‌کند بتوانیم هر چند وقت نگاهی از بالا به خودمان و وضعیت تیم‌مان داشته‌باشیم. خوشحالم می‌کنید اگر نظراتم را بی‌رحمانه نقد کنید و کمکم‌کنید در کنار شما بیشتر بیاموزم.

صفحه‌ی ۴۰۴، فرصتی برای خلاقیت

ساره موسوی

همه‌ی ما با خطای ۴۰۴ آشنا هستیم و حتما بارها برای‌مان پیش آمده است که با آن مواجه شده باشیم. این خطا خودش به اندازه‌ی کافی ناراحت‌کننده است، حالا اگر صفحه‌ای که این خطا را نشان می‌دهد هم زشت و دلگیر باشد، حال ما خیلی بیشتر گرفته می‌شود. 

 

اکثر طراحان توجه زیادی به صفحه‌ی ۴۰۴ نمی‌کنند و معمولا یا دست به طراحی این صفحه نمی‌زنند و یا در آخرهای لیست طراحی قرارش می‌دهند. اما واقعیت این است که این صفحه پتانسیل بسیار زیادی دارد تا خلاقیت و نوآوری طراحان سایت را به کاربران نشان دهد و تجربه‌ی تلخ ۴۰۴ را به یک تجربه‌ی جالب و متفاوت تبدیل کند.  

 

ما هم مدتی است که به صفحه‌ی ۴۰۴ اهمیت زیادی می‌دهیم و حتی مثل یک زنگ تفریح در طراحی با آن رفتار می‌کنیم. در ادامه‌ی این مطل چند‌‌تا از طراحی‌های خودمان را که خیلی دوست‌شان داریم و نمونه‌هایی خلاقانه از طراحان دیگر را به شما نشان می‌دهیم. امیدواریم از دیدن‌شان لذت ببرید.

 

  • طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت آپارات

ما تصویرسازی‌های لادن شاپورزاده را خیلی خیلی دوست داریم. این هم یکی از کارهای دوست‌داشتنی او است.

 

aparat – 404 Error.png (86 KB)

 

  •  طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت زوپ

این طراحی را حسام کرامتی انجام داد. ما قبلا همکاری لذت‌بخشی با هم داشتیم و این همکاری یک دوستی شیرین را برای‌مان رقم زد.

 

Zoop-404 Error.png (234 KB)

 

  • طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت اسپارد

یکی دیگر از طراحی‌های دوست‌داشتنی حسام کرامتی.

 

Spard-404.png (69 KB)

 

  • طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت فیلیمو

لادن شاپورزاده‌ و سایت فیلیمو و یک طراحی دوست‌داشتنی دیگر.

 

Filimo – 404.png (84 KB)

 

  • طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت استودیو گروسیان

این هم صفحه‌ی ۴۰۴ وب‌سایت خودمان که لادن شاپورزاده طراحی‌اش کرده است.

 

404.png (76 KB)

 

  • طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ برای وب‌سایت پوشه

سایت پوشه و طراحی دوست‌داشتنی دیگری از لادن شاپورزاده‌.

 

404-Pooshe.png (767 KB)

 

 

 

و حالا نمونه‌هایی از طراحی‌های خیلی خیلی جالب طراحان دیگر

 

سعید طاووسی یکی از طراحان مورد علاقه‌ی ما است که همیشه کارهایش را دنبال می‌کنیم. این هم یک نمونه‌‌ طراحی صفحه‌ی ۴۰۴ از او. 

404-Saeed Tavoosi.gif (85 KB)

 

 

404_ Adheedhan Ravikumar.png (83 KB)

 

 

404-Awesomed.png (268 KB)

 

new-404-its-gone - Warren Hoare.jpg (160 KB)

 

 

404-Saltedfish Lady.gif (260 KB)

 

 

404-Zach Graham.jpg (76 KB)

 

 

date-in-a-bar-404-Ira.gif (460 KB) 

 

این طراحی‌ها را دوست داشتید؟ شما هم اگر صفحه‌های ۴۰۴ با طراحی‌های خلاقانه می‌شناسید، در توییتر با هشتگ #404Error معرفی کنید تا همه با هم از تماشای آن‌ها لذت ببریم.

ما و فیلم‌های محبوب‌مان

ساره موسوی

فیلم‌ها مثل وِرد می‌مانند، وِردهایی برای ورود به دنیاها، زندگی‌ها و تجربه‌های مختلف. من که اگر روزی یکی دوتا فیلم نبینم، روزم روز نمی‌شود. چند وقت پیش هم تصمیم گرفتم یک مطلب در مورد فیلم‌هایی بنویسم که یا در مورد برنامه‌نویس‌ها هستند یا یک جورهایی به این کار ربط دارند، اما بعد از کمی جستجو و صحبت کردن با بچه‌ها به این نتیجه رسیدم که اصلا این موضوع را ول کنم و بروم سراغ خود بچه‌های استودیو و فیلم‌های مورد علاقه‌شان. گفتیم این‌طوری، هم خود ما کمی بیشتر هم را می‌شناسیم و هم شما نسبت به ما احساس نزدیکی بیشتری پیدا می‌کنید.

بالاخره قرار شد نفری ۵ فیلم معرفی کنیم، اما راستش فیلم‌های مورد علاقه‌مان آن‌قدر زیاد بودند که دل‌مان نیامد فقط به ۵ عدد بسنده کنیم و آخرش تا ۱۰ تا فیلم هم پیش رفتیم. هرچند که فیلم‌های مورد علاقه‌مان از ۱۰ تا هم بیشتر است. 

خلاصه که این شما و این هم فیلم‌های محبوب ما:

 

مسعود

 

MasoudGarousian1.jpg (51 KB)

  • ابد و یک روز
  • فروشنده
  • پری
  • یک حبه قند
  • God Father
  • Fight Club
  • Million Dollar Baby
  •  (Black Mirror (TV Series
  • (Mr Robot (TV Series
  • (Game Of Therones - Season1 (TV Series

 

نیما

 

NimaOmrani1.jpg (42 KB)

  • سگ‌کشی
  • شهر زیبا
  • طعم گیلاس
  • خانه‌ی سبز (سریال)
  • Taxi Driver
  • Interstellar
  • Bird Man
  • (One Piece (Anime
  • The Grand Budapest Hotel
  • Copie Conforme 

 

حامد

 

HamedMousavi1.jpg (31 KB)

  • درباره الی
  • جدایی نادر از سیمین
  • هامون
  • مادر
  • باغ‌های کندلوس
  • Blue
  • No Country For Old Men
  • Annie Hall
  • The Hunt
  • Leon

 

لادن

 

LadanShapourzadeh1.jpg (65 KB)

  • Old Boy
  • Baraka
  • Amour
  • Forest Gump
  • North Country
  • Monster
  • Head In The Clouds
  • Spring Summer Fall Winter And Spring
  • Gloomy Sunday
  • (The IT Crowd - Shameless - Casual (TV Series

 

مرتضی

 

MortezaHashtroudi1.jpg (54 KB)

  • The Shawshank Redemption
  • Memento
  • Interstellar
  • Eternal Sunshine Of The Spotless Mind
  • The Prestige
  • Gloomy Sunday
  • Atonement
  • (True Detective (TV Series
  •  (Band Of Brothers (TV Series
  • (The Pacific (TV Series 

 

و بالاخره خودم

 

SarehMousavi1.jpg (25 KB)

  • هامون
  • طلسم
  • پرده‌ی آخر
  • شاید وقتی دیگر
  • Nikita
  • Full Metal Jacket
  • Stalker
  • The Eighth Day
  • (Black Mirror (TV Series
  • (My Neighbor Totoro (Animation

 

به به! خوشم آمد! همه‌ی بچه‌ها اهل فیلم‌های خوب و کار‌درست! :) 
حالا شما بگویید که سلیقه‌ی کدام یکی از ما به سلیقه‌‌تان نزدیک‌‌تر بود؟ خوش‌حال می‌شویم که شما هم فیلم‌های محبوب‌تان را به ما معرفی کنید. 

دفعه‌ی بعد از کتاب‌های محبوب‌مان برای‌تان می‌نویسیم. منتظرمان باشید.

امان از این «ه»!

ساره موسوی

دقت کرده‌اید که این روزها چه‌قدر غلط دیکته‌ای به چشم‌مان می‌خورد؟ مخصوصا در فضای مجازی! یکی از ناراحت‌کننده‌ترین‌ غلط‌ها هم استفاده از «ه» به جای «کسره» و «کسره» به جای «ه» است که روز به روز هم دارد بیشتر و بیشتر می‌شود! در این حد که حتی در برخی بیلبوردها، زیرنویس‌ها و کتاب‌های پرفروش هم که مثلا از زیر دست کلی متخصص رد شده‌اند، این اشتباه دیده می‌شود.

 

به طور مثال وقتی از «ه» به جای «کسره» استفاده می‌کنند، می‌نویسند: 

 

«دفتره مشقه من کجاست؟»

یا

«روزگاره غم‌انگیزی است.»

 

در صورتی که باید بنویسند:

 

«دفتر مشق من کجاست؟»

یا

«روزگار غم‌انگیزی است.»

 

یا وقتی از «کسره» به جای «ه» استفاده می‌کنند، می‌نویسند:

 

«ی ِ روزه خوب میاد.»

یا 

«عید ِ و عیدیش.»

 

در صورتی که باید بنویسند:

 

«یه روز خوب میاد.»

یا 

«عیده و عیدیش.»

  

 

در کل خوب است یادمان باشد که در چند جا استفاده از «ه» و «کسره» به جای هم اشتباه محض است:

 

  • وقتی می‌خواهیم صفتی را به یک چیز نسبت بدهیم، استفاده از «ه» به جای «کسره» اشتباه است. 

غلط: «زندگیه سخت»

درست: «زندگی سخت»

یا 

غلط: «مرگه آرام»

درست: «مرگ آرام»

یا

غلط: «آدمه مهربان»

درست: «آدم مهربان»

 

  • زمان نوشتن مضاف و مضافٌ‌الیه*، نباید از «ه» به جای «کسره» استفاده شود.

 غلط: «کامپیوتره من خراب است.»

درست: «کامپیوتر من خراب است.»

یا

غلط: «اکانته اینستاگرامه فلان بازیگر»

درست: «اکانت اینستاگرام فلان بازیگر»

یا

غلط: «پشته‌بومه خونه‌»

درست: «پشت‌بوم خونه»

 

  • برای اشاره به فردی یا چیزی در زبان محاوره از «ه» استفاده می‌کنند، نه «کسره».

 غلط: «پسر ِ خیلی بی‌ادب بود!»

درست: «پسره خیلی بی‌ادب بود!»

یا 

غلط: «گنجشک ِ اومد آب بخوره، افتاد تو حوضک.»

درست: «گنجشکه اومد آب بخوره، افتاد تو حوضک.»

یا 

غلط: «این در ِ باز نمی‌شه!»

درست: «این دره باز نمی‌شه!»

 

  • وقتی می‌خواهیم یک جمله‌ی محاوره بنویسیم، باید به جای فعل «است» و برای برخی افعال سوم شخص مفرد از «ه» استفاده کنیم، نه «کسره».

 غلط: «هوا چه‌قدر گرم ِ!»

درست: «هوا چه‌قدر گرمه!»

یا

غلط: «مامان تازه از راه رسید ِ.»

درست: «مامان تازه از راه رسیده.»

یا

غلط: «اون می‌دون ِ کجا بریم.»

درست: «اون می‌دونه کجا بریم.»

یا 

غلط: «عید ِ و عیدیش.»

درست: «عیده و عیدیش.»

 

  • در نوشتن کلمات اضافی مثل «به»، «که»، «یه» و… استفاده از «کسره» به جای «ه» اشتباه است. حتی نوشتن حرف «ب»، «ک»، «ی» بدون «کسره» هم به جای این کلمات اشتباه است. 

غلط: «ب ِ من چه؟!»

درست: «به من چه؟!»

یا 

غلط: «ی روز ک تونستی، بیا پیشم.»

درست: «یه روز که تونستی، بیا پیشم.»

یا

غلط: «من ک ِ نمی‌دونستم!»

درست: «من که نمی‌دونستم!»

 

حالا تازگی‌ها در بعضی‌جاها دیده می‌شود که برای بامزه‌بازی، «ه» را کلا گذاشته‌اند کنار و به‌ جای آن از «ع» استفاده می‌کنند! مثلا به جای «آره» می‌نویسند «آرع» یا به جای باشه می‌نویسند «باشع» و… .

نمی‌گوییم بامزه نباشید، اما حواس‌تان باشد که این اشتباه نوشتن‌ها می‌تواند آرام آرام ملکه‌ی ذهن‌تان بشود و آنجاهایی که نباید، کار دست‌تان بدهد. پس اگر نمی‌توانید توی ذهن‌تان وضعیت‌های مختلف را تفکیک کنید و فکر می‌کنید که ممکن است این بامزه‌نویسی‌ها غیر از فضا‌های دوستانه به بقیه‌ی جاها هم سرایت کند، به خودتان رحم کنید و درست‌نویسی را در پیش بگیرید. 

 

چند وقت پیش، در برخی برنامه‌های تلویزیونی مثل «خندوانه» به موضوع «هکسره» پرداخته شد. در توییتر هم با هشتگ هکسره کمپینی راه افتاده بود و افراد مشهور سعی می‌کردند این نکته را لابه‌لای توییت‌هاشان به دیگران گوشزد کنند. اما همان‌طور که می‌دانیم، توییتر کاربران فارسی‌زبان کمی دارد و شاید کمپین‌های توییتری خیلی تأثیرگذار نباشند. 

شما فکر می‌کنید چه کارهای دیگری کمک می‌کند که این اشتباهات، حداقل در تبلیغات و آثار ادبی به چشم نخورد؟ خوشحال می‌شویم نظرات و راه‌حل‌های شما را هم بخوانیم. 

 

* گفتیم شاید یادتان رفته باشد که مضاف و مضافٌ‌الیه دقیقا چه معنی‌ای داشت. به دو اسمی که به دنبال هم می‌آیند، به هم ربط دارند و معنی هم را کامل می‌کنند، مضاف و مضافٌ‌الیه می‌گویند.

وقت، وقت فرود آمدن است

لندینگ‌پیج به زبان ساده

ساره موسوی

امروز می‌‌خواهیم در مورد فرود آمدن صحبت کنیم، اما فرود آمدن از نوع دیجیتالش. 

حتما تا به حال نام لندینگ‌پیج به گوش‌تان خورده است، مخصوصا اگر اهل گشت و گذار در اینترنت و سایت‌های مختلف باشید.

شاید برای شما هم سوال پیش آمده باشد که لندینگ‌پیج دقیقا یعنی چه. معنای لغوی‌اش (صفحه‌ی فرود) در زبان فارسی کمی خنده‌دار به نظر می‌رسد، اما خب کاری هم نمی‌شود کرد. به همین خاطر، بعضی‌ها ترجیح می‌دهند به جای ترجمه‌ی فارسی، از همان کلمه‌ی لندینگ‌پیج استفاده کنند. حالا جدای از این بحث‌ها بیایید ببینیم این صفحه‌ی فرود، صفحه‌ی ورود، لندینگ‌پیج یا هر اسم دیگری که بشود رویش گذاشت، چیست و به چه کاری می‌آید؟

 

لندینگ‌پیج در واقع یک صفحه‌ی کاملا جدا یا صفحه‌ای از صفحات وب‌سایت است که یا می‌خواهد در مورد یک موضوع، محصول یا خدمت خاص صحبت کند، یا می‌خواهد با هدف تبلیغات، اطلاعات خاصی از کاربران دریافت کند، یا حاوی هدیه‌ای خاص برای کاربران است و یا می‌خواهد ترافیک وب‌سایت‌ را افزایش دهد. برای ورود به این صفحه، راه‌های مختلفی وجود دارد:

 

  • تبلیغات بنری یا کلیکی انجام بدهیم؛ یعنی یک بنر یا آگهی تبلیغاتی در وب‌سایت خودمان یا وب‌سایت‌های دیگر قرار بدهیم که کاربران علاقه‌مند رویش کلیک کنند و در واقع در این صفحه فرود بیایند. این روش، پرکاربردترین روش برای ورود به لندینگ‌پیج‌ها است.
  • اطلاعیه‌ی ایمیلی بفرستیم؛ یعنی ایمیلی حاوی لینک یا بنر لندینگ‌پیج‌مان به کاربران اینترنت بفرستیم و آن‌ها را تشویق کنیم که با کلیک بر روی آن لینک، وارد صفحه‌ی فرود ما بشوند.*
  • تبلیغات گوگلی انجام بدهیم؛ یعنی از گوگل بخواهیم که هر گاه فردی در مورد موضوعی که به لندینگ‌پیج ما مربوط می‌شود جستجو کرد، در قسمت تبلیغات خودش، لندینگ پیج ما را هم معرفی کند.
  • در صدر نتایج موتورهای جستجو قرار بگیریم؛ یعنی از لحاظ سئو لندینگ‌پیج‌مان را آن‌قدر غنی و پربار کنیم تا وقتی کاربران در موتورهای جستجو در مورد موضوع مورد نظر ما جستجو کردند، لندینگ‌پیج ما را در صدر نتایج ببینند.

 

لندینگ‌پیج‌ها انواع مختلفی دارند؛ این‌جا به شکلی مختصر و مفید بعضی از آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

 

  • لندینگ‌پیج‌های فرمی (Lead Capture Landing Pages)
    این لندینگ‌پیج‌ها شامل فرمی برای گرفتن اطلاعات هستند و معمولا برای این ساخته می‌شوند که اطلاعات شما، مخصوصا ایمیل یا شماره تلفن‌تان را دریافت کنند و بعدا در تبلیغات ایمیلی یا پیامکی از آن‌ها استفاده کنند.
  • لندینگ‌پیج‌های چندصفحه‌ای یا مایکروسایت‌ها (Microsites)
    این لندینگ‌پیج‌ها در واقع سایت‌های بسیار کوچک چند صفحه‌ای هستند. معمولا دو یا سه صفحه بیشتر ندارند. بازی‌های تبلیغاتی در این شکل از لندینگ‌پیج قرار می‌گیرند. نمونه‌ای از این نوع لندینگ‌پیج، بازی هندونه به شرط چاقوی صباویژن است که توسط تیم ما طراحی و اجرا شد.
  • صفحات داخلی سایت (Internal Website Landing Pages)
    لندینگ‌پیج‌هایی که در واقع بخشی از خود وب‌سایت هستند و صفحه‌ای از صفحات آن به شمار می‌روند. گاهی صفحه‌ی اول بعضی از وب‌سایت‌ها در این دسته از لندینگ‌پیج‌ها قرار می‌گیرد؛ چرا که تمام اطلاعاتی که کاربر نیاز دارد در مورد اعضای شرکت، خدمات و روش‌های تماس به دست بیاورد، در همین صفحه به نمایش گذاشته شده است. حتی گاهی بعضی از وب‌سایت‌ها برای معرفی پروژه‌های خود، صفحاتی طراحی می‌کنند که اگر به تنهایی دیده شوند، می‌توانند حکم یک لندینگ‌پیج کامل را داشته باشند. صفحه‌ی اول و صفحات پروژه‌های وب‌سایت ما در این دسته از لندینگ‌پیج‌ها قرار می‌گیرند.

 

حالا شاید برایتان سوال پیش آمده باشد که چه طور می‌شود لندینگ پیج ساخت؟

راستش را بخواهید، یک سری وب‌سایت خارجی هستند که در واقع حکم فروشگاه لندینگ‌پیج را دارند و شما می‌توانید با سر زدن به آن‌ها با انواع مختلفی از لندینگ‌پیج‌های آماده رو‌به‌رو شوید و هر کدام که به دردتان می‌‌خورد را انتخاب کنید، مثل: Instapage ، Leadpages ، Unbounce و...

اگر هم علاقه‌مند هستید که لندینگ‌پیج اختصاصی خودتان را داشته باشید که شبیه هیچ لندینگ‌پیج دیگری نباشد، می‌توانید با شرکت‌های مختلفی که در زمینه‌ی طراحی و برنامه‌نویسی سایت فعالیت می‌کنند، مثل شرکت ما تماس بگیرید. ما می‌توانیم برای شما لندینگ‌پیج‌هایی خلاقانه و متفاوت بسازیم و کمک کنیم که هرچه‌ زودتر به هدفی که در سر دارید، برسید. 

شاید برایتان جالب باشد که بدانید اکثر لندینگ‌پیج‌هایی که تا‌ به حال طراحی کرده‌ایم، بسیار موفق بوده‌اند و بازخوردهای خیلی خیلی خوبی دریافت کرده‌اند. ما از بین‌شان ۳تا را بیشتر دوست داریم: کمپین ماه‌رمضان صباویژن، کمپین ۳۶۰ درجه‌ی صباویژن و کمپین هندونه به شرط چاقوی صباویژن.

 

 

* البته ما با فرستادن بیش از اندازه‌ی اطلاعیه‌های ایمیلی موافق نیستیم. چون معمولا این کار، وجهه‌ی خوبی بین مردم ندارد و ایمیل‌ها بیشتر شکل هرزنامه و اسپم به خودشان می‌گیرند.

 

 

امیدواریم این مقاله برایتان مفید بوده باشد. اگر دوست داشتید، می‌توانید نظرات، سوالات و پیشنهادات‌تان را به ما توییت کنید. منتظرتان هستیم.

نگاهی به چند کمپین ایرانی به مناسبت شروع فصل مدارس

ساره موسوی

به آخرهای شهریور رسیده‌ایم و کم‌کم باید به پاییز و برگ‌ریزان و مدرسه و درس و مشق سلام کنیم. 

رسیدن این فصل فرصت خیلی خوبی برای بعضی از کسب و کارهاست تا بتوانند مشتری‌ها و مخاطبان بیشتری به سمت خود جذب کنند و فروش محصولات‌شان را افزایش بدهند. تعدادی از برندهای ایرانی از این فرصت استفاده کرده‌اند و کمپین‌هایی با موضوع بازگشت به مدرسه راه انداخته‌اند. البته دسترسی به این کمپین‌ها اصلا راحت نبود! یعنی به جزء یکی دو مورد که در یکی دو سایت پربازدید تبلیغ و اطلاع‌رسانی کرده بودند، بقیه را باید شانسی پیدا کنید و از تخفیفات یا محصولات ویژه‌شان استفاده کنید. 

بیایید مروری بر این کمپین‌ها داشته باشیم و بعد از آن چند نکته را بررسی کنیم.

 

کمپین تبلیغاتی «بازگشت به مدرسه» فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا

دیجی‌کالا که معمولا حواسش به همه چیز هست، امسال هم کمپین تبلیغاتی «بازگشت به مدرسه» را راه انداخته است. در این کمپین برخی از محصولات مرتبط با مدرسه و دانشگاه را با تخفیف‌های ویژه به فروش می‌رساند و به تعدادی از افرادی که این محصولات را خریداری کنند، به قید قرعه سفر هدیه می‌کند.

کمپین بازگشت به مدرسه

 

digikala-school-campaign.jpg (42 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «بوی مای مهر» فروشگاه اینترنتی بامیلو

بامیلو به مناسبت بازگشایی مدارس، کمپین تبلیغاتی «بوی ماه مهر» را شروع کرده است و تخفیفات ویژه‌ای برای برخی از محصولاتش در نظر گرفته است.  

کمپین بوی ماه مهر

 

bamilo-school-campaign.jpg (27 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «با چاره به مدرسه برمی‌گردیم» فروشگاه اینترنتی چاره

فروشگاه چاره در کمپین تبلیغاتی «با چاره به مدرسه برمی‌گردیم،» برخی از محصولات خود را که با حال و هوای مدرسه و دانشگاه هماهنگی دارند، با تخفیفات ویژه به فروش می‌رساند.

کمپین با چاره به مدرسه برمی‌گردیم

 

chare-school-campaign.jpg (52 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «بازگشت به مدرسه» ای‌نتورک

ای‌نتورک در کمپین تبلیغاتی «بازگشت به مدرسه‌»ی خود، پکیج‌های تبلیغاتی‌ای را پیشنهاد داده است تا صاحبان کسب و کارهایی که به نوعی با مدرسه و دانشگاه سر و کار دارند، بتوانند از این بسته‌ها استفاده کنند و مشتری‌های بیشتری به سمت خود جذب کنند. بخشی از سود این کمپین را هم برای کمک‌های خیریه در نظر گرفته است.

کمپین بازگشت به مدرسه

 

anetwork-school-campaign.jpg (27 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «حس خوب کودکی» فکتیس

برند فکتیس هم برای کمک به کودکان نیازمند به لوازم‌التحریر، کمپین «حس خوب کودکی» را در اینستاگرام و تلگرام راه انداخته است و با کمک افراد معروف و سرشناس تلاش می‌کند که کمک‌های مردمی برای این کودکان جمع‌آوری کند.  

حس خوب کودکی

 

Factis-school-campaign.jpg (302 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «برای مهر آماده شو»ی فروشگاه اینترنتی دیجی‌استایل

کمپین تبلیغاتی «برای مهر آماده شو»ی دیجی‌استایل هم علاوه بر تخفیفات ویژه، برای کسانی که از محصولاتش خرید کنند، هدایای نقدی‌ای به قید قرعه در نظر گرفته است. 

کمپین برای مهر آماده شو

 

digistyle-school-campaign.jpg (45 KB)

 

کمپین تبلیغاتی «۲۰ بگیر» فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا

دیجی‌کالا به یک کمپین بسنده نکرده است و کمپین تبلیغاتی دیگری هم با عنوان «۲۰ بگیر» راه انداخته است. این کمپین یک گردونه‌ی شانس دارد و برای کسانی که از بین محصولات تعیین شده توسط دیجی‌کالا، ۲۰ محصول خریداری کنند، ۱ امتیاز برای شرکت در بازی در نظر گرفته می‌شود. 

کمپین ۲۰ بگیر

 

digikala-school-campaign-20begir.jpg (24 KB)

 

بیایید کمی دقیق‌تر شویم

 

  • همان‌طور که در ابتدای متن هم گفتیم، این کمپین‌ها را به سختی می‌شد پیدا کرد. به جز چند مورد مثل بامیلو، دیجی‌کالا و ای‌نتورک که دست به تبلیغات بنری زده بودند، باقی این کمپین‌ها را باید شانسی یا با جستجوی طولانی‌مدت در گوگل و از میان کمپین‌هایی که خیلی‌هاشان مربوط به سال‌های گذشته بودند پیدا می‌کردیم.

 

  • در مورد هدیه‌ی کمپین بازگشت به مدرسه‌ی دیجی‌کالا، سوالی برای ما پیش آمده است؛ این‌که آیا «سفر» هدیه‌ی مناسبی برای این کمپین است؟! درست بعد از پایان تابستان و سفرهای تابستانی و با شروع فصل مدارس، آیا خانواده‌ها باز هم امکان سفر کردن دارند؟ معمولا در ماه مهر، خانواده‌هایی که فرزند مدرسه‌ای دارند، تمایل کمی به سفر کردن نشان می‌دهند. دیجی‌کالا دقیقا برای چه زمانی این سفرها را در نظر گرفته است؟ آیا به نکاتی که گفتیم، فکر کرده است؟

 

  • ایده‌ی مشترک این کمپین‌ها جذب مشتری با استفاده از ارزان‌‌فروشی بود. اما آیا این برندها در کنار تخفیف‌های ویژه، ارزش بیشتری هم تولید کرده‌اند؟ آیا توانسته‌اند کاری کنند که مشتری‌های هدف این کمپین‌ها تبدیل به مشتریان وفادار بشوند؟ مشتریانی که اگر باز هم غیر از زمان این کمپین‌ها، نیاز به لوازم تحریر داشتند، وب‌سایت آن‌ها را به فروشگاه سر کوچه ترجیح بدهند. یا صرفا یک حس و حال گذرا و زودگذر را به وجود آورده‌اند و بعد از آن، همه چیز تمام می‌شود؟

 

  • بین این کمپین‌ها، ای‌نتورک و فکتیس حرکت دوست‌داشتنی‌ای انجام داده‌اند. ا‌ینتورک بخشی از سود فروش خود را برای کمک‌های خیریه در نظر گرفته است و کمپین فکتیس هم که کلا با هدف کمک به کودکان نیازمند راه افتاده است. برندسازی دقیقا در این‌جاها شکل می‌گیرد. این‌که کنار فرایندهای عادی فروش و کمپین‌ها، در مورد اندیشه‌های عمیق‌تر و بزرگ‌تر صحبت کنیم. این‌جاست که همراهان و مشتریان وفادار پیدا می‌کنیم. مشتریانی که به برند ما و تفکر ما علاقه‌مندند. 

 

شما با سر زدن به این کمپین‌ها چه نکاتی را متوجه شده‌اید؟ برای ما بنویسید. اگر کمپین‌های دیگری هم می‌شناسید که به مناسبت بازگشایی مدارس راه‌اندازی شده‌اند، حتما به ما معرفی‌ کنید.

رزومه‌ی درست و حسابی‌ام آرزوست

ساره موسوی

چند وقت پیش برای موقعیت شغلی «توسعه‌دهنده‌ی Front-end» در جاب‌این‌جا آگهی گذاشته بودیم. رزومه‌های زیادی دریافت کردیم و بعضی از دوستان هم برای مصاحبه و گذراندن دوره‌ی آزمایشی به استودیو آمدند. 

 

همه چیز خوب بود، غیر از یک چیز: رزومه‌هایی که به هر چیزی ربط داشتند، غیر از شغل «توسعه‌دهنده‌ی Front-end»! آن اوایل که رزومه‌ها را بررسی می‌کردیم، این موضوع چندان برای‌مان مهم نبود، اما کم‌کم که تعداد رزومه‌ها زیاد شد، این مسئله هم حسابی اعصاب‌خردکن شد.

 

رزومه‌هایی می‌دیدیم که پر بودند از نکاتی که هیچ نیازی به مطرح کردن‌شان برای این موقعیت شغلی نبود. مثلا بعضی‌ها از گذراندن دوره‌هایی نوشته بودند که ربطی به این شغل نداشت، مثل دوره‌ی خیاطی، یوگا یا رانندگی! 

اصلا نیاز نیست تمام دوره‌هایی که گذرانده‌اید در رزومه ذکر شود! فقط آن‌هایی مهم‌اند که به موقعیت شغلی موردنظرتان مربوط‌ باشند یا کمک ‌کنند که شانس بیشتری در انتخاب شدن داشته باشید.

 

یا مثلا رزومه‌هایی می‌دیدیم حاوی داستان‌های طولانی در مورد سوابق تحصیلی و شغلی. 

خیلی مهم است که سوابق تحصیلی و شغلی خودتان را در رزومه ذکر کنید، اما نیاز هم نیست که همه‌ی داستان را با جزئیات کامل بنویسید. راستش را بخواهید کارفرما یا کسی که مسئول چک کردن رزومه‌هاست، آن‌قدرها وقت ندارد که بنشیند و رزومه‌ی شما را تمام و کمال با همه‌ی جزئیات بخواند. او در رزومه‌ی شما به دنبال نکاتی می‌گردد که در آگهی مطرح کرده است. البته قبول دارم که گاهی اوقات خود کارفرماها آگهی درست و حسابی‌ای منتشر نمی‌کنند و باعث گیجی جوینده‌های کار می‌شوند. برای این مدل کارفرماها رزومه نفرستادن خیلی خیلی بهتر است، باور کنید!

 

بعضی وقت‌ها هم رزومه آن‌قدر کوتاه و تلگرافی و پر از کلمه‌های بی‌ربط بود که فکر می‌کردیم با یک هرزنامه مواجه شده‌ایم! 

برای نمونه، رزومه‌ای به دست‌مان رسیده بود که در قسمت مهارت‌هایش نوشته شده بود:

  • توسعه دهنده‌ی فرانت اند
  • طراح سایت
  • طراحی سایت
  • Front-end
  • طراحی
  • نویسنده
  • نویسندگی
  • عکاسی
  • عکاس
  • کارگردانی سینما
  • Front-end developer

و…!

 

به نظر شما کسی که هنوز نمی‌داند چه‌طور باید رزومه بنویسد، قابلیت استخدام شدن برای یک شغل را دارد؟

 

یکی دیگر از نکات ناراحت‌کننده این بود که می‌دیدیم یک نفر رزومه‌ای را بدون این‌که تغییرات اساسی در آن بدهد، برای چند شرکت و موقعیت شغلی فرستاده است. این کار هم یک اشتباه بزرگ است! شما باید با توجه به موقعیت‌های شغلی و نکاتی که در آگهی‌های شغلی موردنظرتان مطرح شده است، رزومه‌تان را به‌روز کنید و طوری بنویسیدش که شانس استخدام شدن‌تان بالا برود. گاهی سوابق و مهارت‌هایی که برای یک موقعیت شغلی مهم است، در یک موقعیت شغلی دیگر نقص محسوب می‌شود؛ مثلا وقتی برای شغل «توسعه‌دهنده‌ی Front-end» رزومه می‌فرستید،  اگر در سوابق شغلی‌تان ذکر کنید که زمانی دفتردار، منشی یا فروشنده بوده‌اید، بیشتر به ضرر خودتان عمل کرده‌اید. وقتی یک شرکت می‌گوید که سابقه‌ی کاری برایش مهم است، منظورش سابقه‌ در همان موقعیت شغلی‌ آگهی شده است، نه مشاغل دیگر.

 

بعضی‌ها هم بودند که به جای رزومه، چیزی شبیه نامه‌ی فدایت شوم می‌فرستادند و بدون رعایت کردن نکات رزومه‌نویسی، فقط شروع کرده بودند به التماس کردن برای استخدام شدن! نیازی به این کارها نیست! برای خودتان احترام قائل باشید و به فکر فرستادن یک رزومه‌ی درست و حسابی بیفتید.

 

در مورد رزومه‌ها حرف‌های زیادی داریم، اما بگذارید سر شما را درد نیاوریم. فقط دوباره چند نکته را یادآوری می‌کنیم که شاید برای کسانی که می‌خواهند رزومه بنویسند و به دنبال کار هستند، مفید باشد:

 

  • رزومه باید مختصر و مفید نوشته شده باشد و بتواند در دو سه دقیقه اطلاعات مورد نیاز کارفرما را در اختیارش قرار دهد. نه داستان بنویسید و نه خیلی تلگرافی سر و ته رزومه را هم بیاورید!

 

  • همیشه آگهی موقعیت شغلی‌ای را که می‌خواهید برایش رزومه بفرستید، به خوبی مطالعه کنید و سعی کنید رزومه‌ای مطابق با نکات مطرح شده در آگهی ارائه کنید. مثلا دستمزد، مهارت‌ها و سوابقی که برای آن موقعیت شغلی مهم است، خوب بررسی کنید. به سایت و شبکه‌های اجتماعی شرکت مورد نظرتان هم حتما نگاهی بیندازید تا با اطلاعات کافی در جلسه‌ی مصاحبه حاضر شوید.

 

  • رزومه را در فایل Word نفرستید!

 

  • اگر می‌خواهید از رزومه‌سازهای آنلاین استفاده کنید، حتما سراغ بهترین‌هاشان (مثل اتباکس) بروید تا یک رزومه‌ی تمیز و مرتب و زیبا داشته باشید.

 

  • همراه با رزومه‌تان حتما نمونه‌کار مرتبط ارسال کنید. (اگر طراح یا توسعه‌دهنده‌ی Front-end هستید، ارسال نمونه کار مهم است. اگر هم توسعه دهنده‌ی وب هستید، آدرس صفحه گیت‌هاب‌تان را بفرستید تا کارفرما از کیفیت کار شما اطلاعات بیشتری پیدا کند.)

 

  • پاسخ ایمیل‌‌تان را بدهید!

 

  • در مکاتبات ایمیلی، فینگلیش تایپ نکنید و برخورد مغرورانه و دور از ادب نداشته باشید. نحوه‌ی پاسخ دادن شما به ایمیل، فونتی که استفاده می‌کنید و حتی رعایت کردن یا نکردن علائم نگارشی، همه و همه نشان‌دهنده‌ی شخصیت و میزان پختگی شماست.

 

در آخر امیدواریم شرکت‌های فعال در زمینه‌ی کاریابی، مثل جاب‌این‌جا، اتباکس و … با آموزش بیشتر و سیاست‌گذاری‌های درست کمک کنند که روز به روز کیفیت آگهی‌های استخدام و روزمه‌ها بالاتر برود. 

امیدواریم نکاتی که مطرح کردیم، برای‌تان مفید باشد و بتوانید رزومه‌ای بنویسید که شما را به سمت شغل رؤیایی‌تان هدایت کند. اگر سوال یا نظری هم داشتید، حتما با ما در میان بگذارید. 

وقتی کمپین تبلیغاتی بخواهد دیجیتال شود

کمپین دیجیتال به زبان ساده

ساره موسوی

اگر یادتان باشد، قرار بود در ادامه‌ی مطلب برندسازی دیجیتال به زبان ساده، مطلبی هم درباره‌ی کمپین دیجیتال بنویسیم. خب، ما سر قرارمان بودیم و هستیم. پس با ما همراه باشید.

 

اول ببینیم که اصلا کمپین تبلیغاتی چیست

کمپین تبلیغاتی به طور خلاصه یعنی انجام دادن یک سری عملیات استراتژیک برای رسیدن به یک هدف خاص. 

ممکن است این هدف هر چیزی باشد: جذب مشتری بیشتر، آمارگیری، رساندن یک پیام یا خبر خاص، حل یک مسئله یا مشکل خاص و… 

این کمپین می‌تواند دیجیتال (بر بستر اینترنت و موبایل) باشد که یعنی انجام آن عملیات استراتژیک در فضای مجازی مثل وب‌سایت‌ها، اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های مجازی. می‌تواند غیردیجیتال باشد، مثل تبلیغ در تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله، بیلبورد، تراکت و…

 

برای کمپین دیجیتال باید از کجا شروع کنیم؟

برای اجرای کمپین تبلیغاتی دیجیتال لازم است قبل از هر چیز بدانیم که اصلا چرا می‌خواهیم یک کمپین دیجیتال راه‌ بیندازیم و هدف یا اهداف‌مان را به خوبی بررسی کنیم؛ می‌خواهیم مخاطب بیشتری جذب کنیم، می‌خواهیم بازدید سایت‌مان بالا برود، می‌خواهیم در مورد محصول یا خدمتی خاص تبلیغ کنیم یا…

بعد از آن باید ببینیم که می‌خواهیم چه مقدار بودجه برای کمپین‌مان مصرف کنیم تا بتوانیم با ذهنی جمع و جور سراغ مرحله‌ی بعدی کار برویم.

 

به این سوال‌ها پاسخ دادیم، حالا باید چه کار کنیم؟

در این مرحله باید برویم سراغ استودیوهای خلاق دیجیتال. ایده‌پردازی، تدوین استراتژی محتوا، طراحی لندینگ‌پیج*، بنرها و دیگر کارهای گرافیکی مربوط به کمپین را باید به این تیم‌ها بسپاریم. 

آن‌ها ما را با توجه به اهداف و بودجه‌ای که می‌خواهیم استفاده کنیم، به بهترین شکل راهنمایی می‌کنند. مشخص می‌کنند که چه نوع محتوایی (تصویری، ویدئویی یا متنی) و چه زبانی (محاوره، صمیمی، رسمی یا…) برای‌مان مناسب‌تر است، به یک کمپین‌ کوتاه‌مدت نیاز داریم یا بلندمدت، چه تبلیغاتی (تبلیغات بنری، تبلیغات ایمیلی، تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی یا…) برای کمپین‌مان بهتر است و خلاصه کمک می‌کنند یک پکیج کامل داشته باشیم برای تحویل دادن به شرکت‌هایی که مسئولیت اجرای این کمپین‌ها را به عهده می‌گیرند (مانند شرکت صباویژن).

 

و بالاخره دیده بشویم

حالا نوبت اجرای کمپین است. می‌توانیم بنرها را در سایت‌های پربازدید قرار دهیم و تبلیغات بنری یا کلیکی خودمان را آغاز کنیم. سراغ تبلیغات ایمیلی برویم و کاربران اینترنت را به سمت لندینگ‌پیج خود هدایت کنیم. در حساب‌ اینستاگرامرهای پرنفوذ یا کانال‌های پربازدید تلگرام یا حساب‌های پرنفوذ دیگر شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کنیم. می‌توانیم در سایت‌هایی مثل آپارات، تبلیغات ویدئویی داشته باشیم یا به کمک شرکت‌هایی مثل تپسل در اپلیکیشن‌های پراستفاده دست به تبلیغ بزنیم و و و. 

 

از دست ما چه کارهایی برمی‌آید؟

ما هم تا به حال چندین بار به مشتریان‌مان در اجرای کمپین دیجیتال کمک کرده‌ایم که از نمونه‌های موفق آن، می‌توانیم به کمپین ۳۶۰ درجه و کمپین هندونه به شرط چاقوی صباویژن اشاره کنیم. در این کمپین‌ها، مسئولیت ایده‌پردازی، طراحی استراتژی کمپین، تولید محتوا، طراحی لندینگ پیج و بنر را به عهده داشتیم.

شما هم اگر به دنبال اجرای یک کمپین دیجیتال هستید، می‌توانید با خیال راحت، از طراحی کمپین تا تولید محتوای آن روی تیم ما حساب کنید و از طریق صفحه‌ی تماس وب‌سایت‌ با ما ارتباط برقرار کنید.

 

*لندینگ‌پیج در واقع یک صفحه‌ی کاملا جدا یا صفحه‌ای از صفحات وب‌سایت است که یا می‌خواهد در مورد یک موضوع، محصول یا خدمت خاص صحبت کند، یا می‌خواهد با هدف تبلیغات، اطلاعات خاصی از کاربران دریافت کند، یا حاوی هدیه‌ای خاص برای کاربران است و یا می‌خواهد ترافیک وب‌سایت‌ را افزایش دهد. برای ورود به این صفحه، در اکثر مواقع، کاربر بر روی یک بنر یا آگهی در یک وب‌سایت یا اپلیکیشن کلیک کرده و به این صفحه وارد می‌شود. به‌زودی در این‌باره مفصل‌تر برای‌تان می‌نویسیم. منتظر باشید.

تبریک بگو، وگرنه می‌میری!

به مناسبت روز جهانی تبریک گفتن! (الکی)

ساره موسوی

حتما شما هم دیده‌اید که تازگی به خیلی از صفحه‌های اینستاگرام یا توییتر که سر می‌زنیم، با پست‌هایی مواجه می‌شویم که در حال تبریک گفتن یک رویداد خاص هستند که گاهی هیچ ربطی به هیچ یک از کارهایی که آن شخص یا صفحه انجام می‌هد، ندارد! بعضی از این رویدادها این‌قدر خنده‌دار هستند که آدم با خودش فکر می‌کند که واقعا از کجا همچین فکری به ذهن بنده‌خدایی که این روز را به این اسم ثبت کرد، رسیده است!

 

ساختن مناسبت‌های مختلف و همراه شدن آدم‌ها با یکدیگر به بهانه‌های خاص، خیلی زیبا و لذت‌بخش است، ما هم هیچ مشکلی با این قسمت داستان نداریم، اما مثلا روز جهانی پزشک چه ارتباطی به صفحه‌ای دارد که مربوط به یک آژانس تبلیغات آنلاین یا یک کتابفروشی خاص یا یک استودیوی عکاسی از کودکان است؟!

گاهی حتما نیاز نیست که با جمع همراه شویم. داستان هر جمعی، داستان جمع ما نیست. نیاز نیست تا چند پیج دیدیم که در حال تبریک گفتن مثلا «روز چرخیدن کلید در قفل در»* هستند، ما هم سریع دست به کار بشویم و این روز را به همه تبریک بگوییم! 

راستش را بخواهید، ما بچه‌های استودیو گروسیان این‌قدر روی این پست‌های از این دست حساس شده‌ایم که تا چشم‌مان به یکی از آن‌ها می‌خورد، سریع می‌رویم سراغ عکس‌ها و پست‌های دیگری که به هیچ چیز ربط ندارند، مگر اتفاقات واقعی زندگی. 

 

 به نظرتان بهتر نیست که به فکر بیفتیم و مناسبت‌های مربوط به خودمان، زندگی‌مان و کارمان را بسازیم؟

شاید بهتر باشد که به جای گشتن به دنبال مناسبت‌های مختلف برای پر کردن جای خالی محتوای وب‌سایت یا شبکه‌های مجازی‌مان، شروع کنیم به تولید محتوای مرتبط با کسب و کار و تجارت‌مان؛ محتوایی که از ما شروع می‌شود.

شاید بهتر باشد که دست از این همه دنباله‌رو بودن برداریم و تبدیل شویم به خودمان!

هان؟ نظر شما چیست؟

 

*همچین مناسبتی وجود ندارد و فقط یک شوخی بود برای بهتر رساندن مطلب.

از حامد و دوربینش بخوانید

ساره موسوی

این‌بار هم می‌خواهیم شما را با یک هم‌تیمی و دوست جدید آشنا کنیم: حامد موسوی که در زمینه‌ی عکاسی ما را همراهی می‌کند و در این کار هم خیلی خیلی حرفه‌ای است. 

البته واقعیتش این است که حامد دیگر نیاز به معرفی ندارد، چون همیشه از آن ابتدای کار استودیو همراه ما بوده است و زمان‌های زیادی از او و همکاری‌های بی‌دریغش برای‌تان نوشته‌ایم. 

 

اگر بخواهیم از ویژگی‌های دوست داشتنی حامد برای‌تان بگوییم، باید به روحیه‌ و دید هنری فوق‌العاده‌اش اشاره کنیم که همیشه ما را به وجد می‌آورد، نگاه خاص او حتی به ساده‌ترین جزئیات باعث می‌شود که همیشه اثری خلق کند که از تماشایش سیر نمی‌شویم. از هماهنگی‌اش با اعضای تیم و تمرکز زیادش روی کار هم که هر چه بگوییم، کم گفته‌ایم. 

 

اگر دوست داشته باشید بیشتر با حامد و کارهایش آشنا شوید، علاوه بر تماشای تصاویر وب‌سایت، اینستاگرام استودیو و اینستاگرام لنزیک که به زودی مطلبی درباره‌اش خواهیم نوشت، می‌توانید به اینستاگرام شخصی خود حامد هم سری بزنید و از سیر و سفر میان عکس‌های خاص و پر از داستانش لذت ببرید.